سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» درادامه سلسله مباحث امام خمینی دربسترتاریخ به بیان سوابق مبارزاتی و موارد حضورحضرت امام درمحافل سیاسی واجتماعی می پردازد
*شاهد حرکات رضا خان
در جوانی وقتی که حدود 20سال داشت حوادث سیاسی و اجتماعی از چشم او مخفی نمی¬ماند، مهمترین رخداد این ایام کودتای اسفند1299توسط رضاخان بود که امام خمینی از آن چنین یاد می کند: من از همان زمان از کودتای رضا خان تا امروز، شاهد همه مسایل بوده ام. رضا خان ابتدا با چاپلوسی ، اظهار دیانت ،سینه زدن، از این مسجد به آن مسجدرفتن و روضه به پا کردن در ماه محرم مردم را اغفال کرد. بعد ازآنکه حکومتش مستقر شد، شروع به مخالفت با اسلام و روحانیون کرد به طوری که اجازه برقراری مسائل روضه را نمی داد.
* شخصیت تاثیرگذار در اندیشه سیاسی امام خمینی
یکی از اثرگذارترین شخصیت های حوزوی در این ایام در اندیشه سیاسی امام خمینی، مرحوم آیت الله مدرس بود که به قول امام، یک تنه و بی یار و یاور مانع پیشرفت کارهای رضا خان بود. حاج آقا روح الله درسالها یی که در قم خدمت اساتید برجسته به سیر علمی و اخلاقی می پردازد، به طور مداوم جریان های سیاسی کشور را به ویژه مخالفت علما با رضاخان را پی گیری می¬کند و به جهت تکامل فکری کیاست سیاسی خویش باب مراوده را با آنان می گشاید، چنانچه خود امام از دیدارش با شهیدآیت الله مدرس گزارش می دهد: مرحوم مدرس هم یکی از افرادی بود که در مقابل ظلم ایستاد... مرحوم مدرس را علما با عنوان طِراز اول به تهران فرستادند.. آن جا هم منزل آن مرحوم که خانه ای محقر بود می رفتم و مکرر خدمت ا یشان می رسیدم ... در جای دیگر آمده « آنها از مدرس می ترسیدند... یک تنه غلبه می کرد برهمه مجلس، ...
* متاثرشدن امام از مظلومیت آیت الله بافقی
سال 1306 طی واقعه که رضاخان و همراهانش به ساحت روحانی وارسته آیت الله محمد تقی بافقی بی¬¬حرمتی نمودند و او را به خاطر عمل واجب امر به معروف و نهی از منکر در حرم مطهر حضرت معصومه س) کتک زده و سرانجام به شهرری تبعید نمودند، این حادثه چنان امام خمینی را متأثر کرده بود که در حیات با برکتش همواره آن را به طلاب و اهل علم گوشزد می¬کردند و جناب بافقی را می ستودند. ایشان بعدها در درس اخلاق خود می فرمودند« هر کس در این عصر بخواهد مؤمنی را زیارت و دیدار کند... مسافرتی به شهر ری نماید و بعد از زیارت حضرت عبد العظیم حسنی، مجاهد بافقی را ببیند».
*حاضر در قیام نورالله اصفهانی
در آن سالی که علما و 1000نفر ازمردم اصفهان به رهبری حاج آقا نوراله، قیام گسترده ای را علیه سیاست های ظالمانه رضاخان به راه انداخته بودند و وارد قم شدند، امام خمینی نیز چنانچه بعدها خود اشاره کرده بود، یکی ازحاضرین در آن قیام بوده است.
شهیدبهشتی در تأثیر پذیری امام از این قیام می گوید: در قم اجتماع عظیمی از روحانیون سرشناس شهرهای بزرگ به عنوان اعتراض به ... رضاخان تشکیل می شود. امام فرصت پیدا می¬کندبه عنوان یک طلبه جوان کنجکاو و پرشور شیوه های درگیری قدرت های خود کامه با روحانیت را از نزدیک تجربه کند.
*ارتباط با رهبر قیام تبریز
بعداز قیام مردم اصفهان، قیام دیگری نیز به رهبری سید ابوالحسن انگجی و آقا میرزا صادق تبریزی علیه رضاخان شکل می گیرد که با دستگیری و تبعید رهبران ،این قیام هم خنثی می شود.
آقا روح اله همچنین درجریان این قیام بوده و چنانچه خود امام نقل کردند؛ در قم با آقا میرزا صادق ارتباط برقرار نمودند و به خدمت ایشان می رسیدند.
*شاهد حیله های رضا خان
در پی قانون متحد الشکل کردن لباس توسط مجلس، دولت ، روحانیون را موظف کرد تا جهت پوشیدن لباس روحانیت امتحان بدهند و گواهی لباس اخذ کنند. چشم تیزبین امام خمینی(ره) که این قضایا را به دقت دنبال می کرده از نقشه و ترفندهای استعماری آن آگاه بوده است. امام بعد ها طی یک سخنرانی در مدرسه فیضیه فرمودند« خدا رحمت کند مرحوم فیض ( قمی ) را ... فرمودند عیبی دارد ( امتحان ازطلاب ) خوب این ها می خواهند صالح را از غیر صالح جدا کنند ... ایشان باورشان آمده بود... من عرض کردم :آقا ! این ها از روحانی صالح می ترسند. از بَدَش چه ترسی دارند؟ بَدَش که همراه است،
* ارتباط با رهبران قیام مسجد گوهرشاد
آنگاه که علمای طراز اول مشهد درقبال سیاست ترویج فرهنگ غرب در ایران جلسه و بناء را بر دیدار با گفتگوی مستقیم با شخص شاه می گذارند، حاج آقا حسین قمی به حرم حضرت عبد العظیم حسنی مشرف می شوند تا مقدمات ملاقات با شاه فراهم شود، امام برای اطلاع از چگونگی مبارزه این عالم مجاهد به شهر ری می رود. امام راحل خود در این باره می فرمودند: « یک وقت مرحوم قمی خودش به تنهایی بلند شد و راه افتاد و من آن زمان در تهران بودم ،ایشان به زیارت حضرت عبد العظیم آمدند وما به خدمتشان رفتیم و بعد قیام کردند و منتها ایشان راحبس کردند... »
همچنین زمانی که علما و مردم مشهد در پی اعتراض به محاصره کردن مکان اقامت حاج آقا حسین قمی و طفر رفتن شاه در قبال ترویج فرهنگ ابتذال ، در مسجد گوهر شاد تجمع کردند و با خاک و خون کشیده شدن جمعیت و تبعید رهبران قیام به تهران آن غائله را هم حکومت جمع کرد، امام به دیدار رهبران آن نهضت می¬رود و از عوامل شکست این قیام ها مطلع می شود و به راه حل هایی برای موفقیت و چیرگی براستبداد دست می یابد
*ملاقات شاه با امام
در سال 1327 (ش) مراجع و علمای طراز اول حوزه، براین تصمیم اجماع می¬کنند که شخصی از طرف آیت الله العظمی بروجردی مأمور بشودو طی ملاقاتی باشاه ، حرف علمای دین را به گوش حکومت فاسد برساند. که به دلیل بینش بلند و جایگاه والای امام خمینی(ره) در حوزه سیاست و دین نزد آقای بروجردی،ایشان مأمور این کار می شوند. حضرت امام ره نیزطی دو ملاقاتی که با شخص شاه انجام دادند، برنقطه نظرات مراجع و دلسوزان دین تأکیدکردند و به شاه درباه عاقبت سیاست هایش هشدار داد.
در همین سال شخص شاه از یک ترور ،جان سالم به در می بردکه پس از آن برای تشکیل جلسه مؤسسان مصمم می شود در این خصوص دکتر اقبال وزیر کشور را جهت آگاهی از نظر مراجع به قم می فرستد. وزیر کشور قبل ازآ یت الله بروجردی(ره) با امام خمینی(ره) دیدارمی کند که حضرت ایشان به دکتر اقبال می گویند: ما به شما هرگز اجازه چنین تغییر و تبدیلی در قانون اساسی را نمی دهیم...
*نگارش کتاب اجتهاد و تقلید
در سال 1330رساله دیگر حضرت امام تحت عنوان اجتهاد و تقلید به نگارش می رسد و امام درآن برای نخسین بار به طور مبسوط در شرح ولایت فقیه و حوزه اختیارات آن سخن گفته است.
* نامه امام به آیت الله کاشانی
در خلال نهضت آیت الله کاشانی و دکتر مصدق که جنبه سیاسی نهضت قوی تر می شود، امام طی نامه¬ای به آقای کاشانی می نویسد: لازم است برای جنبه دینی نهضت اهمیت قائل شوید. امام خود در این خصوص می فرماید: در نامه ای به کاشانی نوشتم که لازم است برای جنبه دینی نهضت اهمیت قائل شود. او به جای این که جنبه مذهبی را تقویت کند ... به عکس رفتار کرد به گونه ای که رئیس مجلس شورای ملی شد و این اشتباه بود. من از اوخواستم که برای دین کار کند نه این که سیاست مدار شود.
انتهای پیام کد 40/313
نظر شما